گله ميكرد ز مجنون ليلي - كه شده رابطهمان ايميليحيف از آن رابطهي انساني - كه چنين شد كه خودت ميدانيعشق وقتي بشود داتكامي - حاصلش نيست به جز ناكامينازنين خورده مگر گرگ تو را - برده يا داتنت و داتارگ تو رابهرت اي ميل زدم پيشترك - جاي سابجكت نوشتم : به دركبه درك گر دل من غمگين است - به درك گر غم سنگين استبه درك رابطه گر خورده ترك - قطع آن هم به جهنم به دركآنقدر دلخورم از اين ايميلم - كه به اين رابطه هم بي ميلممرگ ليلي نت و مت را ول كن - همه را جاي OK كنسل كنOFF كن كامپيوتر را جانم - يار من باشد و ببين من ON اماگرت حرفي و پيغامي هست - روي كاغذ بنويس با دستنامه يك حالت ديگر دارد - خط تو لطف مكرر داردخسته از Font و ز Format شدهام - دلخور از گردالي @ (ات) شدهامكرد ريپلاي به ليلي مجنون - كه دلم هست از اين سابجكت خونباشه فردا تلفن خواهم كرد - هر چه گفتي كه بكن خواهم كردزودتر پيش تو خواهم آمد - هي مرتب به تو سر خواهم زدراست گفتي تو عزيزم ليلي - ديگر از من نرسد ايميلينامهاي پست نمودم بهرت - به اميدي كه سرآيد قهرت...
اینم از نامه لیلی به مجنون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر