۱۳۸۸ شهریور ۶, جمعه

مختویات مغز زنها


http://azmanbeporsid.40sotoon.net
اگر کسی از محتویات

مغز آقایون خبر داره حتما بگه

http://azmanbeporsid.40sotoon.net

دختر بودن یعنی چه؟

http://azmanbeporsid.40sotoon.net
دختر بودن یعنی پس این چایی چی شد؟
دختر بودن یعنی الگوی خیاطی وسط مجله های در پیت
دختر بودن یعنی همونی باشی که مادر و عمه و خاله ات هستن
دختر بودن یعنی چرا خونه اینقدر کثیفه؟
دختر بودن یعنی دخترو چه به رانندگی؟
دختر بودن یعنی باید فیلم مورد علاقه تو ول کنی پاشی چایی بریزی
دختر بودن یعنی نخواستن و خواسته شدن
دختر بودن یعنی ببخشید میشه جزوه تون رو ببینم
دختر بودن یعنی به به خانم خوشگل ... هزار ماشالا
دختر بودن یعنی برو تو ، دم در وای نستا
دختر بودن یعنی لباست 4 متر و نیم پارچه ببره که آقایون به گناه نیفتن
دختر بودن یعنی خوب به سلامتی لیسانس هم که گرفتی دیگه باید شوهرت بدیم
دختر بودن یعنی کجا داری میری؟
دختر بودن یعنی تو نمی خواد بری اونجا ، من خودم می رم
دختر بودن یعنی کی بود بهت زنگ زد؟ با کی حرف می زدی؟
دختر بودن یعنی خیلی خودسر شدی
دختر بودن یعنی اجازه گرفتن واسه هر چی ، حتی نفس کشیدن

http://azmanbeporsid.40sotoon.net

پسرا باید افتخار کنند

گر بمیرد پسری ترشیده شود دختری
گر بمیرند پسران لیته شود کل جهان
گر بمیر دختری یک بی وفا کم می شود
گر بمیرند دختران دنیا وفادار می شود
گر بمیرد دختری بر قبر او روید گلی
گر بمیرند دختران دنیا گلستان میشود
گر بمیرد پسری یک با مرام کم میشود
گر بمیرند پسران دنیا بی مرام میشود

عکس ورزش از نوعه آقا تختی

http://azmanbeporsid.40sotoon.net
آقا تختی مرده مرامش و میشه هنوز تو ورزشکارا دید

مواد لازم برای بیرون بردن دختر

مواد لازم برای بیرون بردن دختر
مواد لازم براي دختر بيرون بردن:
1- سوژه:حد اقل يک عدد (ترجيحاْ باحال)
2- تيپ: به مقدار لازم
3- پول: هوار تومن
4- ماشين: يک عدد (ترجيحاْ پيکان نباشد، چون در اون صورت مجبورين خانومو برسونين منزل کرايتونم بگيريد)
5- کافي شاپ (ترجيحاْ دنج)
6- اشتها (خيلي خيلي کم، چون زيادش موجب ضايع شدن شما در ملاء عام ميباشد)
7- بيضه (جهت کم نياوردن در مقابل گشت ويژه)
8- کتک خور ملس (بعد از اثبات شجاعت موارد استفاده فراوان دارد)
9- باباي پولدار (ترجيحاْ دگر انديش، چون پس از عمليات آزادسازي به جاي ريده‌شدن به زندگي شما... فقط چند فحش نثار رژيم خواهد كرد)
طرز استفاده:
...كماكان همه چيزشو خودتون بلديد فقط اين يك نكته رو بهتون مي‌گم كه:
در واقع شما پس از رفتن تا نيمه‌هاي راه با يک بيلاخ گنده، قد هيکلتان از سوي پاسداران جان‌بر‌کف نظام مقدس جمهوري اسلامي مواجه خواهيد شد و تا مدت مديدي ريده خواهد شد به زندگيتان... حالا خود دانيد...

تلوزیون قزوین وای وای

http://azmanbeporsid.40sotoon.net
درقزوين يك تلويزيون خصوصي فعاليت ميكندكه تمام قزوينيها فقط به همين شبكه نگاه ميكنند.براي آگاهي شما ازبرنامه هاي اين تلويزيون درصدد برآمديم تا برنامه هاي يك روز اين شبكه را براي شما بازگو كنيم:
برنامه صبحگاهي.صبخ بخيرقزوين.
يك مجري نشسته وديگري مشغول حرف زدن است:صبح بخير قزوين.صبح بخير به تمام مردم كون دوست قزوين.صبح بخير كونيهاي قشنگ قزوين.من امروز داشتم به آقاي كون دوست ميگفتم چقدربوي كون درهواي قزوين پيچيده.
آقاي كون دوست:من هم با سلام به تمام قزوينيان عزيز خوشحالم كه امروز درخدمت شما هستم.آقاي كون كن من يك دوستي دارم كه ايشون از پسرهاي ۱۲ ساله خوشش مياد.ايشون ديروز برام تعريف ميكرد واقعا دراين هواي پاك كون كردن بيشتر حال ميده.نظر شما چيه؟
-بله.درهواي آزاد حال كردن باپسرها خيلي لذتبخشه.
-البته منظورم اين نيست كه باقي اوقات كون كردن لذت نداره.اما اين هوا واين زيبايي صبح داره باما حرف ميزنه.
-خوب چي ميگه؟
-ميگه برو يك پسر ۱۰ ساله گير بياروبه زور بكنش.هروقت هم خواست فراركنه محكم بزن پس كله اش كه گريه اش بيشتر بشه.
هردو ميخندند.
-خوب ما ميريم تا چندتا پيام بازرگاني ببينيم وبرميگرديم.
آگهيهاي بازرگاني:
آگهي ۱:چند كرم نمايش داده ميشود وبعد پسر خوشگلي ميايد وميگويد:اززمانيكه با كرم لطيفه كونم را چرب ميكنم ديگر كونم درد نميگيرد.
كِرِم لطيفه درشت نمايش داده ميشود.
آگهي ۲:چند مرد سبيل كلفت روي مبلي نشسته اندودارند جلق ميزنند.يكي ازمردها ميگويد:اًه.حوصله ام سررفت.هيچكي نيست بكنيمش.حالاكون ازكجا بياريم؟
ناگهان مردهيكلي واردميشود وتلفن رابه سمت اوميگيرد:كون كلوپ ستاره درخدمت شماست.بايكبارتلفن به ما مشتري دائمي خواهيدشد.(تصوير،كونيها رانشان ميدهد كه ميخندندو چشمك ميزنند).كليه نژادهاي كون ازقبيل هلندي،سوئدي،لهستاني،آمريكايي،درخدمت شماست.كون اصيل تهراني بانازلترين قيمت.(همه مردها به طرف تلفن ميروند وزنگ ميزنند.بعدازچندثانيه صداي زنگ درميايد وكونيها وارد ميشوند).آگهي تمام ميشود.
مجري هاي برنامه صبح بخير قزوين ايستاده اند ودرحاليكه لبخند ميزنند ميگويند:دوستان ما يك گزارش تهيه ديده اند،بريم باهم ببينيم وبرگرديم.
گزارش:مردي كنارآبشاري ايستاده ودرحال راه رفتن ونشان دادن مناظر به دوربين است.
مرد:به اينجا ميگند قصركنت دراقوزا.نوشته شده توسط سرخ وسفيد.برگرفته ازسايت سرخ وسفيد.درزمانهاي قديم قزوين پادشاهي داشته كه كونها راجمع ميكرده وآنقدر ميكرده كه ميمردند.اين بقاياي اون قصره.اينجا را كه ميبينيد اتاق شكنجه بوده.اين هم ابزارآلات كون زني بوده.
-اين كنت دراقوزا انگارخيلي به شكنجه كونها علاقه مند بوده.
-بله.كاملا درسته.ايشون عادتش بوده كه انقدر روي كون شلاق ميزده كه كون رنگش سياه بشه.
-حيف كون!
-بله خوب اون زمان به دليل وفوركون،براي كونها ارزشي قايل نبودند.
گزارش تمام ميشود.
مجري ها ظاهر ميشوند وخداحافظي ميكنند.برنامه صبح بخير قزوين به پايان ميرسد.
برنامه كودك:
عمو قزويني واردميشود وميگويد:سلام به دونه دونه بچه هاي گلم.بچه ها جون حالتون چطوره؟خوبيد؟كونهاتون را چرب كرديد،يا هنوز درد ميكنه؟خوب مايك تلفن داريم.سلام عزيزم تو ازكجا زنگ ميزني؟
-سلام عمو قزويني.من از محله اًن كن آباد.
-خوب عزيزم.بگوببينم مشقهات رانوشتي؟
-آره عمو.
-خوب بچه خوب چه بچه ايه؟
-بچه اي كه وقتي كون ميده گريه نكنه…به حرف عموها وپسرخاله ها وپسردائيها ومردهاي همسايه گوش بكنه..هرروز كونشو تميز بشوره..عمو من خيلي شمارو دوست دارم.
عموقزويني:آفرين پسرم.منم خيلي دوستت دارم..جون..بخورمت.
-هه هه هه هه .
-خوب ما يك مسابقه داريم دوست داري توش شركت كني؟
-آره عمو جون.
عموقزويني: پنج باربگو:كون سفيدم.سفيدي كونم.
-كون سفيدم،سفيدي كونم.كون سفيدم،سپيدي كونم.اون سپيدم،سفيدي اونم…
عمو قزويني:آفرين..(ميخندد).عيبي نداره.خوب حالا من براي تو و تمام بچه هاي قزوين ميخوام شعربخونم.به آقاي صدابردار بگو موزيك راروشن كن.
-آقاي صدابردار موزيك راروشن كن.
موسيقي شروع ميشود وعمو قزويني مشغول خواندن ميشود.
عمو قزويني:كودك تك تك.تك تك كودك.كودك تك تك.تك كودك.
كودكي تنها كنارآبه.
كونش سفيده مشغول خوابه.
ازاونطرفها اكبرآقا پيدا.
مياد طرف كودك تنها.
كودك تك تك.طفلك كودك.كودك تك تك.تك كودك…..
وقتي شعر تمام ميشود.پسري كه همراه عمو قزويني است داخل شده وهمراه عمو قزويني دارند برنامه اجرا ميكنند.
عمو قزويني:آخه من ازدست تو چكاركنم.نوشته شده توسط سرخ وسفيد.برگرفته ازسايت سرخ وسفيد.چرا شلوارت انقدركثيفه.شلوارت رادربيار ببينم.
بچه:عمو آخه داشتم راه ميرفتم.يك مرده محكم زد دركونم.افتادم تو گََََُُُُِل ها.
عمو قزويني:بچه هاي توخونه،حالا مابايد بهش چي بگيم؟به نظر شما نبايد شلوارش رادربياره؟
بچه شلوارش را درمياورد وعمو قزويني به كونش دستي ميكشد وميگويد:خوب ميبينم كه كونت سالمه.حالا بايد باكونت چكاركنم؟
بچه:بكنيدش عمو جون!
عمو قزويني:آفرين.(صداي دست وهورا ميايد).
عمو قزويني بچه راميكند ووقتي آبش ميايد برنامه كودك تمام ميشود.پيام بازرگاني شروع ميشود.
آگهي۱:دوو.ماشيني متفاوت.باقابليت داشتن اطاق براي كردن كون پسران خوشگل.
آگهي۲:بانك قزوين.بانك شما.جوايز ارزنده امسال:يك خانه پرازكوني.يك سال فيلم سوپر رايگان.سفربه تهران به صورت رفت وبرگشت.فقط ۵ روز ديگر فرصت داريد.بشتابيد.
آگهي بازرگاني تمام ميشود ورازبقا شروع ميشود.
دوربين به دنبال ۲مرد سبيل كلفت حركت ميكند بعداز چند ثانيه به جايي ميرسند كه تعدادي جانور عجيب وغريب مثل كير حركت ميكنند.
يكي ازمردها:به اين جانور اصطلاحا (كون خيزك) ميگويند.هركس به دنبال اين جانور برود ميتواند بهترين كونها را پيداكند.
يكي ازمردها كونش رالخت ميكند وبه جانور نشان ميدهد.جانور ناگهان به دنبال او ميايد وتلاش ميكند مرد رابگيرد.اما مردديگر جانور رابرميداردو رو به دوربين نگه ميدارد.
-اين از بهترين انواع جانوران اصيل قزويني است كه تا به حال هيچ عكس وتصويري ازاو نديده بوديم.غذاي اين حيوان گوه است وتمام روز رابه دنبال كون ميگردد.
رازبقا تمام ميشود ومسابقه تلفني شروع ميشود.
مجري مسابقه:سلام.سلام به تمام مردم كون دوست قزوين.دوباره با يك مسابقه ديگر درخدمت شما هستيم.يك تلفن از شهرك كونيها داريم.سلام آقاي كون زاده اصل.با مسابقه ما آشنا هستيد؟
-من هم سلام ميكنم.بله آشنا هستم.
-خوب ما يك تصوير به شما نشون ميديم شما بگيد اين تصوير چيه؟(تصوير نمايش داده ميشود.)
-بله.اين پشم كونه.
(صداي دست زدن ميايد.)آفرين.هورا.شما به سوال ما پاسخ درست داديد.برنده يكبار كون دادن به اكبرآقا شديد.
(صداي آخ جون از داخل خانه ميايد)
مسابقه تلفني تمام ميشود وبرنامه اقتصادي شروع ميشود.
مجري برنامه:باسلام موضوع اين هفته درمورد شرايط بورس قزوين است.نوشته شده توسط سرخ وسفيد.برگرفته ازسايت سرخ وسفيد.مهمانان اين هفته ما جناب آقاي اكبرآقا قزويني وجناب اصغرآقا هستند.خوب جناب اكبرآقا لطف بفرماييد وبگوييد چطورشد كه شركت كونهاي موبور به اين ميزان سهامش بالا رفت.
اكبرآقا:باسلام وتبريك به مناسبت روز جهاني كون بايد خدمت شما عرض كنم كونهاي مو بور به دليل زيبايي بيشترين فروش راداشتند.تمام خوشگل پسرهاي اين نژاد آنقدر زيبا هستند كه دهن هر قزويني راآب مياندازند.كون تمام اين نژاد باز است وكير به راحتي درون كونشان قرارميگيرد.من هميشه خودم به شخصه موقع احتياج بااين كمپاني تماس ميگيرم وسفارش كون ميدهم.
مجري:اصغرآقا نظرشما دراين باره چيست؟
اصغرآقا:البته اكبرآقا جواب اين سوال رابه خوبي دادند.(اكبرآقاتشكرميكند).منهم باايشان موافقم والبته اين رابه حرفهاي ايشان اضافه ميكنم كه خوشگل پسرهاي مو بور خيلي هم قشنگ حرف ميزنند.شمانميدانيد وقتي من اينها را زورگاه ميكنم چه جيغي زير دست وپاي من ميكشند.خوب اينها باعث لذت بيشتر ميشود.من موقع پول دادن به خودم ميگويم،واقعا چنين مبلغي حلال اين شركت.به طوركل اززمان بوجودآمدن اين شركت صنعت كون كني وارد مرحله جديدي شده است.
برنامه اقتصادي تمام ميشود واخبار شروع ميشود.
دو مرد سبيل كلفت نشسته اند وخبرهاراميخوانند.
-باسلام وصلوات به روح كنت دراقوزا خبرها را شروع ميكنيم.نوشته شده توسط سرخ وسفيد.برگرفته ازسايت سرخ وسفيد.مقام معظم اكبرآقا درنشستي برلزوم ايجادفرهنگ كون كني بيشتر تاكيد كردند.(اكبرآقا ديده ميشود كه درمجلسي مشغول صحبت است).ايشان درنشستي كه با وزراي كابينه داشتند ازنبود فرهنگ درست كون كني اظهارتاسف كردندوفرمودند:چرا بايد كونها رااينطور آش ولاش كرد.يادم ميايد من جوان بودم آنچنان به كون پسرها ميگذاشتم اينهااز خواب بيدارنميشدند.واقعا دراين كسادي كون بايد طوري با كونها رفتار كرد كه ماهميشه كون داشته باشيم.خودمن خيلي بي كوني بهم فشارآورده.آنوقت بعضي آدمها هستند كه قدر كون را نميدانند.
-دانشمندان قزويني موفق به كشف دارويي براي معالجه بيماري (كون نكن ان بكن)شدند.(تصوير دكتري را نشان ميدهد كه مشغول حرف زدن است:)اين دارو از تركيب گوه كون لاكپشت ومقداري ازآب كمر قزويني درست شده است.ما بطور كامل موفق شديم كه اين بيماري را معالجه بكنيم.اين بيماري كه ازطريق كون كردن منتقل ميشه به شدت از ايدز خطرناكتر بودچون باعث ميشه ميل به كون كردن از سرانسان بيرون برود.
-نظر شمارا به اخبار ورزشي جلب ميكنيم.
(آرم اخبارورزشي ميايد وبعدمجري كه مرد هيكلي است شروع به اخبار گفتن ميكند.)
-مسابقات پرتاب گوه ازكون بابرنده شدن تيم محله (كون آباد)به پايان رسيد.دراين مسابقات كه با حضور ۵ تيم از محلات كوني قزوين ازديروز آغاز شده بود بابرنده شدن اين تيم به پايان رسيد.
-ركورد بلندترين گوز شكسته شد.يك كوني به نام سيامك،با به صدا درآوردن بلندترين گوز ركورد ۸ ريشتري را شكست.اين كوني بااينكار برنده جايزه ۱۰۰ هزار دلاري شد ودر ضمن درآخرين مزايده به قيمت چند ميليون دلار به فروش رفت.
اخبار به پايان ميرسد وفيلم سينمايي شروع ميشود.
فيلم سينمايي:
۲ مرد قزويني درحال دستبرد زدن به يك كون كلوپ هستند.
قزويني اول:وقتي من سهمم رااز كونيها بگيرم اول خوب ميكنمشون بعد اجاره شون ميدم تا حسابي پولدار بشم.
قزويني دوم:اما من حيفم مياد كه بدمشون كس ديگه بكندشون.دلم ميخواد فقط خودم بكنمشون.
صداي تير وتفنگ ميايد وبعداز چنددقيقه هردو ديده ميشوند كه به درون كون كلوپ ميپرند.يكي ازآنها ميگويد:همه دستها بالا.هرچي كون هلنديه بياد اينطرف.خوشگل پسرها اشكال نداره دستهاشون رابالا نگيرند.
كونها را ميدزدند وبه راه خودشان ادامه ميدهند.نوشته شده توسط سرخ وسفيد.برگرفته ازسايت سرخ وسفيد.تصوير چندروز بعد را نشان ميدهد كه هردو دارند كونها را ميكنند.
بله.اين برنامه هاي يكروز ازقزوين تي وي بود.تابعد

http://azmanbeporsid.40sotoon.net

مدل های بله گفتن خانمها سر سفره عقد

http://azmanbeporsid.40sotoon.net
تاحالا به نوع بله گفتن خانومها سر سفره عقد دقت کردین؟ بسته به گرایش یا علاقه هر کسی یه جور بله میگه .
مثلا:عروس عادی : با اجازه بزرگترها بله عروس لوس: بع..........له... عروس زیادی مؤدب: با اجازه پدرم، مادرم، برادرم، خواهرم، دایی جون، عمه جون،...، زن عمو ، ... (این عروس خانوم آخر هم یادش میره بگه بله !(عروس خارج رفته: با پرمیشن گریت ترهای فمیلی ... آ یس عروس خجالتی: اوهوم عروس پاچه ورمالیده: به کوری چشم پدر شوهر و مادر شوهر و همه فک و فامیل این بزغاله (اشاره به داماد) آره....
عروس رشتی: اووو اگر اهالی محل موافقند بنده مخالفتی ندارمعروس هنرمند: با اجازه تمامی اساتیدم، استاد رخشان بنی اعتماد، استاد مسعود کیمیایی، ...، اساتید برجسته تاتر، استاد رفیعی، ... ، مرحوم نعمت ا.. گرجی ، شیر علی قصاب هنرمند،... آری
عروس زیادی مؤمن و معتقد: بسم ا.. الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین ... اعوذ با... منم شیطان رجیم یس و القرآن الحکیم .... الی آخر .... ( و در آخر ) نعم
عروس فمنیست: یعنی چی؟! چه معنی داره همش ما بگیم بله ... چقدر زن باید تو سری خور باشه چرا همش از ما سؤال میپرسن ! ... یه بار هم از این مجسمه بلاهت (اشاره به داماد) بپرسین ... فقط باید زد تو سرشون و بهشون گفت همینه که هست میخوای بخواه نمیخوای هم.....

http://azmanbeporsid.40sotoon.net

۱۳۸۸ مرداد ۲۹, پنجشنبه

عکسهایی از نماز جمعه


http://azmanbeporsid.40sotoon.net

لطفا هنگام نماز رفتن از آوردن اطفال زیره50سال خود داری کنید حتی شما دوست عزیز.

اخبار خیلی خیلی باحال

http://azmanbeporsid.40sotoon.net

نسخه جدید آموزش رد شدن از خیابان به کودکان:

اول به سمت چپ که محل عبور ماشینهاست نگاه میکنیم بعد به سمت راست که محل عبور موتورهاست نگاه میکنم بعد به سمت بالا نگاه میکنیم که محل سقوط هواپیماست سپس با روحی سرشار و قلبی مطمئن پا به خیابان می گذاریم

خبر فوری : هواپیمای تهران - مشهد به سلامت به زمین نشست کارشناسان در حال بررسی علت این حادثه هستند

هیئت تحقیق و تفحص مجلس علت سقوط هواپیماهای روسی را شیطنت فرشتگان اعلام کرد و فرسودگی قطعات را بی تاثیر دانست در باغ شهادت همیشه به روی هموطنان عزیز باز است..هواپیمای توپولوف

خبر فوری: هنوز کنکور در قزوین ادامه دارد، به گزارش بی بی سی هنوز داوطلبین جرأت نکردن دفترچه سولات را از روی زمین بر دارند3

0خرداد روز آزاد سازی اس ام اس نامگذاری شداس ام اس را خدا آزاد کرد

رئیس جمهور اعلام كرد در زمینه تلفات سوانح هوایی از هفته پیش تا حالا 90 درصد رشد داشتیم ومدارك آن هم مكتوب موجود است "طوریكه از تلفات 168 نفر در هفته گذشته به 16 نفر در این هفته رسیدیم.در ضمن در سانحه قبلی هواپیما در آسمان دچار نقص فنی شد و سقوط كرد ولی به همت همه افراد زحمكتش دولت دهم اینبار هواپیما روی باند دچار سانحه شد كه این خود نشان از پیشرفت غیر قابل انكار صنعت هواپیمایی كشور دارد.قول میدهیم در سانحه بعدی هواپیما سر جای خودآتش بگیرد

http://azmanbeporsid.40sotoon.net

تصمیم قاطع مدیریتی(خنده دار)

روزی مدیر یكی از شركتهای بزرگ در حالیكه به سمت دفتر كارش می رفت چشمش به جوانی افتاد كه در كنار دیوار ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میكرد. جلو رفت و از او پرسید: «شما ماهانه چقدر حقوق دریافت می كنی؟» جوان با تعجب جواب داد: «ماهی 2000 دلار.» مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از كیف پول خود 6000 دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت: «این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود، ما به كارمندان خود حقوق می دهیم كه كار كنند نه اینكه یكجا بایستند و بیكار به اطراف نگاه كنند.» جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد. مدیر از كارمند دیگری كه در نزدیكیش بود پرسید: «آن جوان كارمند كدام قسمت بود؟» كارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد: «او پیك پیتزا فروشی بود كه برای كاركنان پیتزا آورده بود.»

۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

عکس+18فقط مخصوص خانومها

http://azmanbeporsid.40sotoon.net
اگر یه همجین چیزی راست یاشه بابا اسم خدا بیامرزو میگم
چی مششد:
1.یک مرد طبیعی میتونه3تا زن یا بیشتر بگیره این که 4قولو داره
2.بچه گیاش دختر کوش بوده همه عاشق 4تاش بودن
3.قزوینیا قصد قتلشو داشتن چون نسلشون منقرض میشده

http://azmanbeporsid.40sotoon.net

یک نامه ی باحال (جالب و خواندنی

http://azmanbeporsid.40sotoon.net
اين نامه رو كسي نوشته كه صبح تا شب جلوي تلويزيون بوده وتنها سرگرميش هم اين بوده كه بشينه و تبليغات قشنگ تلويزيون رو از اول تا آخر نگاه كنه .خودتون بخونين عاقبت چنين آدمي چي مي شه
سلام
سلامي كه گرماي آن از مهياگاز و كيفيت سينجرگاز و نوع آوري نيك كالا با ضمانت 5 ساله اميدوارم صميمانه بوسه مرا پذيرا باشي و آنرا با چسب دوقلوي 5 دقيقه اي جلاسنج به لبانت بچسباني. امشب با تمام غمهايم كنار مهيا گاز نشسته ام و با خودكار بل اين نامه را مي نويسم زيرا اين نام نيك است كه مي ماند، هنگامي كه از من جدا شدي و آن نگاه سرد را از من گذراندي اين فقط ضد يخ كاسپين بود كه پيكر يخ زده ام را آب كرد و اين بيمه آسيا و ايران بود كه آسايشم را فراهم كرد، همانطوركه نياز امروز پشتوانه فردا است بايد اعتراف كنم كه نگاهت اثر عجيبي بر كاست دنا و طه بر جا گذاشته. دلم مي خواهد بر قله بينالود سفر كنيم و در لابلاي كوه هاي سر به فلك كشيده بهانه نمكي بخوريم. بيا تا راه سخت و طاقت فرساي زندگي را با پژو پرشياي جديد كه افتخار ملي است آغاز كنيم و با روغن ترمزهاي سپهر و فومن شيمي آسوده خاطر سفر كنيم. بيا تا پيچهاي زندگي را با ابزار مهدي باز كنيم و عشقمان را با ساختمان از پيش ساخته شده ي بانك مسكن بهتر آغاز كنيم و سقفش را ايزوگام شرق كنيم. و آن را با كاغذ ديواري نائين زينت دهيم و مانند خانه سبز همه اش را سبز كنيم و اتاقهايش را با فرش محتشم كاشان و ستاره كوير يزد رنگين كمان كنيم
بيا تا دلهاي سوخته مان را با كرم ضد آفتاب ب ب ك مرهم بگذاريم، بيا روزهايمان را با خمير دندان داروگر 2 كه حاوي فلورايد است آغاز كنيم و عشقمان را با صداي بلند از دل دوو پخش جديد پارس پخش كنيم و اشكمان را با دستمال كاذغي نرمه پاك كنيم.بيا تا دست در دست هم دهيم به مهر ميهن خويش را كنيم آباد

http://azmanbeporsid.40sotoon.net

ختنه به زبان های مختلف

http://azmanbeporsid.40sotoon.net/
ختنه به زبان های مختلف
ایتالیایی:دولینو بورینو
هندوستانی:دولاهه کوتاهه
زاپنی:دولمیشی کوتاه میشی
عربی:الدووله لای ال ساطووره
چینی:دولچاین قیچینا
روسیه ای:دودولوف کوتاهوف
نگیلیسی:doling smalling

عکس هایی از سربازان خارجی18+


برای بزرگ شدن عکسها روی آنها کیلیک کنید
این عکسها نشون میده سربازم سربازای قدیم


جدیدترین جملات و فیلم ها درباره ی بنزین (جالب)

http://azmanbeporsid.40sotoon.net
1.تو بنزین منی
2. اگه تو نباشی بنزینم نیست
3. از فردا به خاطر اینکه غیرتم بهت نشون بدم بنزین نمی زنم
فیلم های بنزینی
فیلمها: 1. به خاطر 1 ليتر بنزين 2. من ترانه 10000 ليتر بنزين دارم 3. رستگاري قبل از ساعت 12 امشب 4. دور دنيا با 100 ليتر بنزين 5. رايحه خوش بنزين 6. ب مثل بنزين 7. علي بنزيني 8. بنزيني ها 9. بنزين بازي 10. مرد بنزيني 11. داستان بنزين 12. دخترک بنزين فروش 13. پسري با 4 ليتري در بزرگراه 14. سالهاي سهميه بندي 15. روز سوم جيره بندي 16. باكي براي دو نفر 17 باك زيادي 18. صفهاي بنزين كارائيب.19 پمپ بنزين پارك وي 20 چند ميگيري باكمو پر كني و ...
وزارت ارشاد و وزارت نفت توضيع بازي نيد فور اسپيد را بدون کارت هوشمند سوخت ممنوع اعلام کردند.

احکام چت کردن ! ( مطالب جالب و خواندنی

بديهي ايست كه اين صيغه ، تنها تا باز بودن پنجرهء چت اعتبار دارد و با بسته شدن پنجره ، چه سهون و چه عمدن ، صيغه خود به خود فسخ مي گردد.
* اين نوع صيغه فقط مختص زنان بيوه مي باشد.زنان بيوه مجاز به باز كردن همزمان دو پنجرهء چت يا بيشتر از آن نيستند.
* دختران و زنان متاهل فقط مي توانند از صيغهء مجازي محرميت استفاده كنند و حق استفاده از صيغهء مجازي حلاليت را ندارند ( چت در حد سلام و احوالپرسي و با درصد اروتيك كمتر) .
* صيغهء مجازي محرميت ، همچون صيغهء مجازي حلاليت ، به صورت لوگو در محل مناسب قرار خواهد گرفت.
* تمام احكام جاري شدن و فسخ اين دو نوع صيغه يكسان مي باشد.
* مردان متاهل حق باز كردن بيش از چهار و مردان مجرد پنج پنجرهء توامان چت را ندارند.
* فرستادن هر نوع ايكون بعد از جاري شدن صيغه حلال مي باشد.
* چنانچه ايكوني قبل از جاري شدن صيغه ارسال گردد ، اين ايكون حرام زاده بوده و احكام ايكون هاي حرمزاده در مورد آن مصداق دارد.
* اگر به هر علت غير ارادي ، مثل وقوع زلزله ، تسك كردن ناگهاني سيستم ، قطع شدن كانكشن يكي از دو طرف و قس الي الهذا ، ايكوني قبل از جاري شدن صيغه ارسال گردد ، احكام ايكون هاي حرامزادهء مشبهه بر آن صادق است.
* بستن پنجرهء چت به اختيار مردان مي باشد . چنانچه زني قبل از مرد اقدام به بستن آن بكند ، واجب است تا 4 روز عدهء پنچرهء بسته شده را به جا بياورد . قبل از پايان عده ، حق چت با هيچ ذكور ديگري را ندارد.
* چنانچه زن متاهلي با يا بدون جاري شدن صيغهء مجازي حلاليت اقدام به چت با مردي بكند ، اين چت به منزلهء زناي محصنهء مجازي بوده و حد سنگسار مجازي بر او لازم مي گردد.
* اگر مردي اقدام به چت با زني متاهل بنمايد ، با علم به متاهل بودن زن ، حتي در صورت جاري شدن صيغهءمجازي حلاليت حد تعزيري شلاق اينترنتي بر او لازم مي گردد.
* زنان و مردان مشمول صيغهء مجازي حلاليت ، در صورت چت كردن بدون جاري نمودن صيغه ، در بار اول و دوم و سوم به حد تعزيري شلاق اينترني محكوم شده و در صورت تكرار در بار چهارم مصداق مفسد ( ه ) في النت بوده و اجراي حكم اعدام اينترنتي بر آنان لازم است.

۱۳۸۸ مرداد ۲۵, یکشنبه

درس خواندن بروش ایرنی

http://azmanbeporsid.40sotoon.net
در این دو عکس دقت کنید:

اولی میشه دانشگاه بعد زایشگاه
دومی ام میشه آماده به رزمه درس و جبهه

یک اسمس جدید البته بلای+18


یک اسمس جدید البته بلای+18
طبق اطلاعیه وزارت بهداشت بیماریهای خطر ناک معرفی شد:
1بری بری:کمبود ویتامین بی(B)
2بری بدی:کمبود پول
3بدی بگی:بد قولی
4نری بدی:بی معرفتی
5نگی بدی:سورپرایز
6بدی بگی:کمبود عقل
7بری ندی:چتر بازی
8بدی نگی:راز داری
9بدی بری:گمبود وفت
10بدی بدی:خارش کون
11بمن بدی:این یعنی در سلامت کاملی
لطفا همه دوستان رعایت فرمایند.
با تشکر وزارت بهداشت و درمان پزشکی قزوین

تست كنكور هنر

تست كنكور هنر:
اولين هنري كه پس از ديدن چهره آرايش كرده دختران امروزي به ذهن شما متبادر ميشود چيست؟
الف: مينياتور.
ب: صافكاري، بتونه كاري و نقاشي اتومبيل!!!!
ج: دوپينگ!!!!
د: من به ناموس مردم نگاه نميكنم
http://azmanbeporsid.40sotoon.net

۱۳۸۸ مرداد ۲۴, شنبه

ایتم عکس کاکتوسای+18


فرق حمام کردن آقايون و خانمها

http://azmanbeporsid.40sotoon.net
فرق حمام کردن آقايون و خانمها

يك دختر در حمام
ساعت ? بعد از ظهر
1ـ لباساشو رو درمياره? رنگ روشن ها رو تو يك سبد و تيره ها رو تو يكي ديگه ميگذاره
2ـ در حموم رو از تو قفل ميكنه? جلوي آيينه مي ايسته? شكمش رو كه تمام مدت داده بود تو? ميده بيرون و شروع ميكنه به غر غر و ايراد گرفتن از نقطه نقطه بدنش
3ـ در كمد رو باز ميكنه انواع شامپو و صابون معطر مخصوص پوست صورت?مو? بدن? كف پا و ... رو بيرون مياره و مي چينه رو لبه وان
4ـ موهاش رو با شامپوي نارگيلي تقويت كننده? پرپشت كننده? براق كننده و...ميشوره و هفده دقيقه ماساژ ميده
5ـ يكبار ديگه با همون شامپو موهاشو ميشوره



6ـ نرم كننده معطر پرتقالي رو به موهاش ميماله تا ?? ميشماره
7ـ سي و پنج دقيقه زير دوش مي مونه.خوب آخه بايد خيالش راحت بشه كه تمام مواد شيميايي از موهاش پاك شده. وگرنه بعد از حموم موها وز ميكنه
8ـ خمير ريش داداشي رو كش ميره و شيش كيلو خالي ميكنه رو ساق پا و دست و پشت لب. بعد يه تيغ بر ميداره و يا علي. آي
9ـ موهاش رو حسابي مي چلونه? حوله رو مثل عمامه مي پيچه دور سرش. تو آيينه خودشو ورانداز ميكنه. از اينكه در اثر كشش حوله چشم و ابروش كشيده شده? احساس خوشگلي مي كنه و يه ماچ گنده واسه عكس خودش تو آيينه ميفرسته
10ـ خوشحاليش زياد دوام نمياره. چون يه جوش سرسياه بي اجازه نوك دماغش سبز شده
11ـ تمام نقاط بدنش رو معاينه ميكنه و با ناخن و موچين ميره به جنگ جوشها و موهاي زائد بي تربيت
12ـ حوله ش رو مي پوشه و ميره به اتاقش.تمام بدنش رو با لوسيون چرب ميكنه
13- چهل بار لباس مي پوشه و در مياره تا انتخاب كنه
14ـ 90 دقيقه پشت ميز توالت مي شينه و آرايش ميكنه

يك پسر در حمام
1ـ همون طور كه رو تخت نشسته ? لباساشو ميكنه. هر كدوم رو پرت ميكنه يه گوشه اتاق
2ـ نيم وجب حوله رو ميگيره دور باسنش و ميره به سمت حموم
3ـ مي ايسته جلوي آيينه. شكمش رو ميده تو. بازو ميگيره. فيگور چپ? فيگور راست? نيم ساعت قربون صدقه خودش ميره? (اين قدوبالا رو ببين چه كرده .لاي لاي لالاي لاي)مامان 4ونش هم از تو آشپزخونه تاييد ميكنه
4ـ زير بغلش رو بو ميكنه و رنگ چهره ش بر ميگرده. سبز? آبي? بنفش
5ـ در كمد شامپو ها رو باز نميكنه چون اصلا توش چيزي نداره
6ـ با قالب صابون سبزش زير بغلهاشو كف مالي ميكنه. يه عالمه مو مي چسبه به صابون
7ـ با همون صابون صورت و مو و بدنش رو هم ميشوره
8ـ نرم كننده مو؟؟؟ برو بابا
9ـ دو دقيقه بعد دوباره ميزنه زير خنده? آخه اين دفعه بوش رسيده به دماغش
10ـ چاه حموم رو هدف گيري ميكنه و ميشاشه توش
11ـ از زير دوش مياد بيرون و يكهو مي بينه يادش رفته بوده در حموم رو ببنده. و همه فرش و كف خونه خيس شده.( بيخيال...مامان خشك ميكنه
12ـ حوله فسقليش رو مي پيچه دور باسنش و همون طور خيس خيس ميره تو اتاق
13ـ حوله خيس رو پرت ميكنه رو تخت و ? دقيقه اي لباس مي پوشه
ساعت5 بعد از ظهر

http://azmanbeporsid.40sotoon.net

دخترها از1230 تا 1400 (ه.ش)

http://azmanbeporsid.40sotoon.net
سال 1230 : (مرد):دختره خير نديده من تا نكشمت راحت نميشم....
زن:آقا حالح يه غلطي كرد شما ببخشيد!نا محرم كه خونمون نبود.حالا اين بنده خدا يه بار بلند خنديده...!!!
مرد: بلند خنديده؟ اين اگه الان جلوشو نگيرم لابد پس فردا مي خواد بره بقالي ماست بخره. نخير نمي شه بايد بکشمش...
بالاخره با صحبتهاي زن ، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه.
سال 1280
مرد: واسه من مي خواي بري درس بخوني؟ مي کشمت تا برات درس عبرت بشه. يه بار که مُردي ديگه جرات نمي کني از اين حرفا بزني. تو غلط می کنی. تقصير من بود که گذاشتم اين ضعيفه بهت قرآن خوندن ياد بده. حالا واسه من میخای درس بخونی؟؟؟
زن: آقا ، آروم باشين. يه وقت قلبتون خداي نکرده مي گيره ها! شکر خورد. ديگه از اين مارک شکر نمي خوره. قول ميده...
مرد( با نعره حمله مي کنه طرف دخترش ): من بايد بکشمت. تا نکشمت آروم نمي شم. خودت بياي خودتو تسليم کني بدونه درد مي کشمت...
-- بالاخره با صحبتهاي زن، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه
سال1330






مرد: چي؟ دانشسرا (همون دانشگاه خودمون)؟ حالا مي خواي بري دانشسرا؟ مي خواي سر منو زير ننگ بوکوني؟ فاسد شدي برا من؟؟ شيکمتو سورفه (سفره) مي کونم...
زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنين. خدا نکرده يه وخ (وقت) سکته مي کنين آ...
مرد: چي مي گي ززززززن؟؟ من اگه اينو امشب نکوشم (نکشم) ديگه فردا نمي تونم جلوي اين فسادو بیگيرم. يه دانشسرايي نشونت بدم که خودت کيف کوني...
-- بالاخره با صحبتهاي زن، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه

سال1380
مرد: کجا؟ مي خواي با تکپوش (از اين مانتو خيلي آستين کوتاها که نيم مترم پارچه نبردن و وقتي مي پوشيشون مث جليقه نجات پستي بلندي پيدا مي کنن) و شلوارک (از اين شلوار خيلي برموداها) بري بيرون؟ مي کشمت. من... تو رو... مي کشم...
زن: اي آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان ديگه همه همينطورين (شما بخونيد اکثرا).
مرد: من... اينطوري نيستم. دختر لااقل يه کم اون شلوارو پائين تر بکش که تا زانوتو بپوشونه. نه... نه... نمي خواد. بدتر شد. همون بالا ببنديش بهتره...
سال1400
زن: دخترم. حالا بابات يه غلطي کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت مي پره. آروم باش عزيزم. رنگ موهات يه وقت کدر مي شه آ مامي. باباتم قول مي ده ديگه از اين حرفا نزنه...
-- بالاخره با صحبتهاي زن، دخترخونه از خر شيطون پياده مي شه و باباي گناهکارشو مي بخشه !!

http://azmanbeporsid.40sotoon.net

۱۳۸۸ مرداد ۲۲, پنجشنبه

عکس خنده دار از بسکتبال

http://azmanbeporsid.40sotoon.net/
این عکس دارای چه مفاهیمی هست؟
1گل بزنی از حنده میمیری.
2گل نزنی انقد کتک میخوری از دست مربی تا بمیری
3ورزش کنی میمیری
4ورزش نکنی میمیری

عترافات جدید ابطحی

azmanbeporsid.40sotoon.net
عترافات جدید ابطحی :
ندا آقا سلطان رو من کشتم.
قتل مایکل جکسون هم کار ما بوده.
شهید حجاب تو مصر هم با برنامه ما کشته شد.
اصلا ما واسه ماجرای خوارج در جنگ صفین هم برنامه ریزی کرده بودیم

24 ساعت زندگی یک پسر بالاشهری

۸ صبح: تو رخت خواب…..
۹ صبح: یکم وول میخوره یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده….
۱۰ صبح: مامان در و باز میکنه میبینه پسرش خوابه(الهی مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش کارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نکنم یکم دیگه بخوابه!)
۱۱ صبح: از جا میپره سمت دستشویی………….(اگه نه که باز خوابه)
۱۲ صبح یا ظهر: موبایلشو میبینه ۹۹ تا میس کال ۱۹۹ تا اس ام اس سرش گیج میره سونیا - رزا- سارا-بهناز -نازی-ژیلا- الناز- بیتا و………اقدس و شوکت هم آخریاشن اوه باز زنگ میخوره؟ سایلنت بهترین راه حله!


میشه یه ساعت دیگه هم خوابید!
۱ ظهر: مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم بابک جان بیدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف می کنیا! خوشگلم مامانت قوربونه ابروهای شمشیریت بره ….بابک جاااااان عللللللللللللی (پتو رو میکشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم پاشو دیگه پرتش میکنه
۲ ظهر: ماماااااااااااااان …..ناهار
۳ ظهر: مامااااان جورابام کو؟
4عصر: مامااااااااااان ….سوییچ؟؟
۵ عصر: اولین اتو…(مسافرکشی صلواتی پسرا بیشتر برا ثوابش این عمل انسان دوستانه رو انجام میدن)
۶ عصر: به دستور مامان میره دنبال آبجی کوچیکه کلاس زبان البته این کار هم فقط از روی علاقه به خواهر انجام میده نه برای دید زنی چشم ها مثل چراغ پلیس میگرده که کسی از قلم نیوفته البته این کار هم برای نظارت وحس انسان دوستی انجام میده و فقط کافیه یک پسر ۱۰ ساله بیاد بیرون از کلاس خواهر پشت کنکوریشو خفه میکنه که ..آره کلاس مختلطه تو هم این همه کلاس حتما باید بیای اینجا! حالا باشه خونه حسابتو میرسم به لیدا بگو بیاد برسونیمش دیر وقته زشته..(داداش آخه اون که خونه اش ۲ساعت با ما فاصله است….امان از این خواهر ها که درد برادراشونو نمی فهمن نمی دونن برادر ضون بیچاره کمک و امداد…)
۷ عصر: لیدا خانم شما تشنه تون نیست آبجی؟ تو چی؟ با یه آب زرشک چطورین؟ (زود خودش میخوره دوتا هم میاره میده به خواهرش و لیدا جون سریع راه میوفته یه ترمز شدید که لیدا جان نیازمند به دستمال کاغذی بابک آقا هم که نقشه اش گرفت دستمال حاوی شماره موبایل رو تقدیم میکنه ….)با یه عالمه شرمندگی لیدا که خشکش زده ترجیح میده با مانتوش پاک کنه …
۸ غروب: دم خونه لیدا و لحظه فراق ….چه زود دیر می شود….!!!
۹ شب: آقا این خانم برسونین به این آدرس با آژانس خواهرو پیچوند…..
۱۰شب: یه مهمونی کوچیک طرفای کامرانیه حیلی خلوت فقط از دور شبیه تظاهرات میمونه…
۲شب: مادر کجا بودی؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر برای پایان نامه ات زحمت میکشی دیگه جون نمونده برات بیا یه لقمه غذا بخور جون بگیری؟ نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو میشه (مادر: الهی مادرت بمیره باز بی غذا خوابید خدا لعنت کنه هر چی دانشگاه بچه های مردم اسیرن برا یه درس هر شب تحقیق!!!)

۱۳۸۸ مرداد ۲۰, سه‌شنبه

آخر عاقبت بدهکاری همراه با عکس


دیگه من چیزی ام دارم در باره این آدم بگم
خدا بیامورزدت

اختراعات زنان و مردان!

مرد کلمه را کشف کرد و مکالمه را اختراع کرد.
زن مکالمه را کشف کرد و شايعه اختراع شد!
مرد قمار را کشف کرد و کارت‌هاي بازي را اختراع کرد.
زن کارت‌هاي بازي را کشف کرد و جادوگري اختراع شد!
مرد کشاورزي را کشف کرد و غذا اختراع شد.
زن غذا را کشف کرد و رژيم غذايي را اختراع کرد!
مرد دوستي را کشف کرد و عشق اختراع شد .
زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد!
مرد تجارت را کشف کرد و پول را اختراع کرد.
زن پول را کشف کرد و « خريد کردن » اختراع شد!
از آن به بعد مرد چيزهاي بسياري را کشف و اختراع کرد.
ولي زن همچنان مشغول خريد بود!

چرا من عاشق زنهای پیر هستم؟

بر خلاف عاشقان من عاشق زنهای پیرم
عهد کردستم که غیر از پیرزن یاری نگیرم
شاعران در دام زلف خوشگلان افتند دایم
لیک من بر موی اسپید کهن سالان اسیرم
من مگر دیوانه ام گردم به گرد خوبرویان
کز ادا و غمزه و اطوارشان هر دو بمیرم
نوجوانان تازه کار و قیمت عاشق ندانند
قدر من دانند پیران و شوندی دستگیرم
بر وفای خوبرویان نیست هر گز اعتباری
کز غرور و کبر پندارند نا چیز .حقیرم
هیچ دیدستی که کس گیرد گلاب از غنچه ی گل؟
غنچه چون گل گشت آید خود گلابش چون عبیرم
از شراب نو حذر کن غیر از درد سر ندارد
من شراب کهنه نوشم خود نصیحت کرده ام پی
ردلبر نو باوه هر شب سینما خواهد ز چاکر
رستوران گر دیر گردد می کند خورد و خمیرم
کیف خواهد عطر خواهد یار خوشگ
لپیرزن با نان و دیزی سازد و کهنه حصیری

۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

ولامدیر پوتین یا چشم چرونیان پوتین(عکس)




http://azmanbeporsid.40sotoon.net/
این دو عکس هر دو از پوتین ریس جمهور
و نخست وزیر فعلی روسی است.
نشان میدهد این بشر از ابتده آدم نبوده
ونمیخواسته ام آدم بشه
نظر شما چیه؟


بخونيدخودتون ميفهميد(خیلی باحاله)قول میدم

http://azmanbeporsid.40sotoon.net/

امريكا

شما به رئيس‌جمهور امريكا می‌گوييد ''مادرت رو...''، ولی هيچ اتفاقی نمی‌افتد، شما معروف می‌شويد و دربارهء آن كتاب می‌نويسيد و ميليون‌ها دلار درآمد كسب می‌كنيد. اما بعد از آن، رئيس‌جمهور از شما شكايت کرده و دادگاه شما را مجبور می‌کند که بابت غرامت، همه‌ء پولتان را به رئيس‌جمهور بدهيد!

انگلستان

شما به نخست‌وزير انگلستان می‌گوييد ''مادرت رو...''، نخست وزير هم به شما می‌گويد ''مادر خودت رو...''!

فرانسه

شما به رئيس‌جمهور فرانسه می‌گوييد ''مادرت رو...''، ميليون‌ها نفر از مردم به خيابان‌ها می‌ريزند و در حمايت از شما به رئيس‌جمهور می‌گويند ''مادرت رو...''! رئيس‌جمهور هم دربارهء جريحه‌دار شدن احساساتش شعری می‌سرايد و در روزنامه‌ها و راديو و تلويزيون منتشر می‌كند!

ژاپن

شما به نخست‌وزير ژاپن می‌گوييد ''مادرت رو...''. نخست وزير به شما می‌گويد: ''ببخشيد، ولی فكر نكنم مادرم از شما خوشش بياد.''!

آلمان

شما به صدراعظم آلمان می‌گوييد ''مادرت رو...''. پليس به سراغ شما می‌آيد و می‌گويد ''لطفاً با مادر صدراعظم كاری نداشته باشيد.''!

سوئد

شما به نخست‌وزير سوئد می‌گوييد ''مادرت رو...''. از مردم رأی‌گيری می‌شود كه آيا شما مادر نخست‌وزير را... يا نه! اگر رأی مثبت داده شود، شما مادر نخست‌وزير را...! اگر رأی منفی داده شود، نخست‌وزير دست شما را در مقابل دوربين‌های تلويزيونی می‌فشارد و برای شما آرزوی موفقيت می‌كند!

تركيه

شما به رئيس‌جمهور تركيه می‌گوييد ''مادرت رو...''. رئيس‌جمهور اسلحه‌اش را در می‌آورد و به شما شليک می‌كند. اگر شما كُرد باشيد، رئيس‌جمهور مورد تشويق قرار می‌گيرد! وگرنه او را به دادگاه می‌برند، ولی او در بين راه فرار می‌كند و به يونان پناهنده می‌شود!

سوئيس

شما به نخست‌وزير سوئيس می‌گوييد ''مادرت رو...''. منشی دفتر نخست‌وزير، شماره تلفن مادر نخست‌وزير را به شما می‌دهد تا شخصاً با خودش هماهنگ كنيد!

هند

شما به نخست‌وزير هند می‌گوييد ''مادرت رو...''. نخست‌وزير شما را دعوت می‌كند و می‌گويد كه مادرش فوت شده و شيشهء خاكستر جسد مادرش را به شما نشان می‌دهد و براي شما آواز می‌خواند و گريه می‌كند. وقتی به خانه برمی‌گرديد، خانواده‌تان را پيدا نمی‌كنيد و سالها به دنبال خانوادهء خود از اين شهر به آن شهر آواره می‌شويد و سرانجام در فقر و غربت، از غم و گرسنگی می‌ميريد و از داستان زندگی شما بيش از هزار و هفتصد فيلم سينمايی ساخته می‌شود!

كانادا

شما به نخست‌وزير كانادا می‌گوييد ''مادرت رو...''. نخست وزير به مادرش خبر می‌دهد. مادر نخست وزير مقاله‌ای فمينيستی در روزنامه چاپ می‌كند و تبعيض جنسی را به شدت مورد انتقاد قرار می‌دهد و از شما می‌خواهد که پدر نخست‌وزير را مورد خطاب قرار دهيد!

كلمبيا

شما به رئيس‌جمهور كلمبيا می‌گوييد ''مادرت رو...''، بعد وصيتنامه‌تان را می‌نويسيد و در اولين فرصت خودتان را دار می‌زنيد. چند روز بعد جسد شما را در حالی که طناب دار بر گردنتان است و با گلوله سوراخ سوراخ شده و با اسيد سوزانده شده‌ايد، پيدا می‌کنند. پزشک قانونی جسد شما را لاشهء سگ تشخيص داده و در حومه‌ء شهر دفن می‌كند.

چين

شما به نخست وزير چين مي‌گوييد ''مادرت رو...''. نخست وزير هم به طور لفظی شما و خانواده‌تان را...! سپس خانوادهء شما به کرهء ماه تبعيد می‌شوند!

ايتاليا

شما به نخست‌وزير ايتاليا می‌گوييد ''مادرت رو...''. روزنامه‌ها خبر رسوايی مادر نخست‌وزير را چاپ می‌كنند و مافيا بخاطر شهوت شما، به شما پيشنهاد همكاری در زمينهء تجارت پورنوگرافی می‌كند! نخست‌وزير هم برای تلافی، يك بازی دوستانه بين تيم محبوب خودش و تيم محبوب شما ترتيب می‌دهد و داور بازی را می‌خرد و تيم محبوب شما را با نتيجه‌ء مفتضحانه‌ای شكست می‌دهد

روسيه

شما به رئيس‌جمهور روسيه می‌گوييد ''مادرت رو...''. فردای آن روز شما دچار سانحه شده و در يک تصادف اتومبيل كشته می‌شويد. به خانوادهء شما اطلاع داده می‌شود كه شما در حال مستی رانندگی ‌كرده‌ايد و شدت تصادف چنان بوده كه بدن شما تكه‌تكه شده است!

عربستان

شما به رئيس‌جمهور عربستان می‌گوييد ''مادرت رو...''. همه به شما می‌خندند، چون عربستان رئيس‌جمهور ندارد! شما متوجه اشتباه خود می‌شويد و اين دفعه به پادشاه عربستان می‌گوييد ''مادرت رو...''. همه از خنده دست می‌کشند و پادشاه هم زبان شما را قطع می‌كند!

ايران

شما به رئيس‌جمهور ايران می‌گوييد ''مادرت رو...''؟!!! متأسفم دوست من، ديگر دير شده! خيلی وقت است كه رئيس‌جمهور نه تنها مادرت را، بلكه خودت و خواهر و برادر و پدر و اقوام و همسر و فرزندانت را...!

http://azmanbeporsid.40sotoon.net/

جملات غضنفر در اوج عصبانيت (خنده دار)

فكر كردي فقط خودت خري
- خودت گير عجب آدماي خري افتادي
- از جلو چشمام خفه شو
- صداتو واسه من داد نزن
- كسي با تو زر نزد
- وقتي با من صحبت ميكني دهنتو ببند.

- آرزوي من خوشبختي توست با من باشي يا نباشي فرقي نميكنه
- خودم هم نميدونم چيكار ميخوام بكنم نميخوام تو به آتيش من بسوزي
- تو هم خوشگلي هم باهوشي هم زرنگي آدمهاي بهتر از من گيرت مياد
- ما مدلهاي ذهنيمون با هم فرق ميكنه هيچ پروسيجري براي تلفيق اين دو مدل نداريم

۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه

عکس از یک خاک سپاری تاریخی



این یکی از خاک سپاری های تاریخی و درد ناک نرین خاک سپاری بود که من دیدم

نظر شما چیه؟

از کجا زن بگيريم؟

اي جوان زن از پي هوسراني بگير
ليک دستوري زمن
اي مرد ايماني بگير اولا کن خواستگاري دختر فاميل خود
چون که اخلاقش خوب ميداني بگير
ثانيا کن خواستگاري دختر همسايه را
پس انان از دست خواهش هاي نفساني
ثالثا گر دختر هالو به عالم طالبي از براي تجربه جانا بياباني بگير
رابعا اي مرد دانشمند با فضل وکمال
دختر فهميده گر ميخواهي تو تهراني بگير
دختر يزدي برايت خوب قليان چاق کند
پسته گر خواهي خوري بسيار دامغاني بگير
اش قنويدي اگر خواهي قمي کن اختيار
گر که قالي باف مي خواهي تو کاشاني بگير
از زنان ساده لوح خواهي اگر قزوين برو
گر که ميخواهي زن دانا همداني بگير
سبزه وشيرين زبان وبا نمک خواهي اگر
دخت کرمانشاه وابادان شمراني بگير
دخت شيرازي سر پيري تو را حال اورد
با وفا خواهي اگر بشنو تو کرماني بگير
گر که ميخواهي يک زن حاضر جواب وناقلا
گر چه مي ترسم بگويم تو صفاهاني بگير
گر تميز با هنر خواهي خبر دارت کنم
يا برو تبريز يا که دخت زنجاني بگير
گر که خاهي يک زن بي درد سر را صيغه کن
ليک چون ... ها او را به پنهاني بگير
گر قناعت پيشه باشي چهار زن را بس است
ور طمع کاري به صيغه هر چه بتواني بگير

چهره شناسي:عمه- دايي - عمو

http://azmanbeporsid.40sotoon.net/
1-عمه
معناي لغوي: خواهر پدر معناي استعاره اي: هر زني كه با پدر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد/هر زني كه مادر چشم ديدنش را نداشته باشد.
نقش سمبليك: به عهده گرفتن مسئوليت در موارد ذيل:
?- جواب همه ي فحش هايي كه مي دهيد. مثال: عمته...
?- جواب همه ي محبت هايي كه مي كنيد. مثال: به درد عمه ات مي خوره...
?- توجيه كليه ي بيقوارگي ها/رفتارهاي نامتناسب شما (تنها براي دخترخانم ها).
مثال: به عمه ات رفتي.
?- خيلي چيزهاي بدِ ديگه. از ذكر مثال معذوريم...
غذاي مورد علاقه: شله زرد، سمنو.
ضرب المثل: ندارد (تخفيف به دليل تعدد در نقش هاي سمبليك).
زير شاخه ها: شوهر عمه: يك مرد پولدار كه سيبيل قيطاني دارد و چندش آور است.
پسرعمه/دخترعمه: همبازي دوران كودكي كه در بزرگسالي حالتان را به هم مي زنند.
مشاغل كاذب: Match-Making
چهره هاي معروف: عمه ليلا.
ترجيع بند: دختر كه رسيد به بيست، بايد به حالش گريست. (شما رو نمي دونم ولي من اينو از عمه ام مي شنوم نه از خاله ام!) داشتن يك عمه كه در توصيفات فوق صدق نكند جزو خوش شانسي هاي زندگي است.
2 - دايي
معناي لغوي: برادر مادر معناي استعاره اي: هر مردي كه با مادر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد/هر مردي كه پتانسيل كتك خوردن توسط پدر را داشته باشد.
نقش سمبليك: يكي از معدود مرداني كه هر چند به سياست علاقه مند است اما حس گرمي به شما مي دهد، هميشه حرفهايتان را مي فهمد و مي شود پيشش گريه كرد.
غذاي مورد علاقه: فسنجون.
ضرب المثل: عروس را كه مادرش تعريف كنه، براي آقا داييش خوبه.
اگه خاله ام ريش داشت آقا داييم بود.
زير شاخه ها: زن دايي: يك زن چاق و شاد كه خيلي كدبانو است و جلوي مادر قپي مي آيد.
پسردايي/دختردايي: همبازي دوران كودكي كه در بزرگسالي مثل يك همرزم ساپورتتان مي كنند.
چهره هاي معروف: علي دايي، دايي جان ناپلئون.
ترجيع بند: همه چيز زير سر اين انگليساست.
سعي كنيد حتما حداقل يك دايي داشته باشيد.
3 - عمو
معناي لغوي: برادر پدر
معناي استعاره اي: هر مردي كه با پدر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد.
نقش سمبليك: يكي از مرداني كه شما هميشه بايد بهش بوس بدهيد و بعد برويد كارتون ببينيد تا او با پدر حرفهاي جدي بزند.
يكي از مرداني كه مادر به مناسبت آمدنش قرمه سبزي مي پزد و هميشه وقتي مي رود پدر ساكت شده، به فكر فرو مي رود.
غذاي مورد علاقه: قرمه سبزي، آبگوشت.
ضرب المثل: عقد دختر عمو پسر عمو را در آسمان بستند.
زير شاخه ها: زن عمو: يك زن خوشگل كه زياد به شما توجه نمي كند و خودش را براي مادر مي گيرد،
دخترعمو/پسرعمو: همبازي دوران كودكي كه اگر تا هجده-بيست سالگي دوام آورده باهاش ازدواج نكنيد خطر را از سر گذرانده ايد. مشاغل كاذب: بازي در قصه هاي ايراني-اسلامي..
چهره هاي معروف: عمو زنجيرباف، عمو يادگار، عمو پورنگ.
داشتن يك عمو ي پولدار خيلي خوب است.
http://azmanbeporsid.40sotoon.net/

۱۳۸۸ مرداد ۱۶, جمعه

عکس مادری که تحت هیچ شرایطی بین بجه هاش فرق نمیزارد



عکس مادری که تحت هیچ شرایطی بین بجه هاش فرق نمیزارد

شاید همه مادر اینطوری بین بچه هاشون فرق نمیزارن

نظر شما چیه؟

لات بازی کردن ... روش 2006

وضعيت ظاهري: شخص لات به کسي گفته ميشود که با ساختن يک ID يا يک Profile با اسمهاي ساختگي، خفن يا گول زننده به لات‌بازي مي پردازد.
فعاليتها:
1- در Chat Room‌ها با فونت شماره 33 اقدام به لات‌بازي مي‌کند.
2- با استفاده از زنجير و چاقو (در اينجا منظور انواع Booter‌ها ميباشد) اقدام به لات‌بازي ميکند.
راه حل: استفاده از قابليت Ignore يا Block در Messenger‌ها.
لات بازي در وبلاگ:الف: ساخت وبلاگ: (لاتِ بيکار!) وبلاگي که معمولا با اسامي مستعار ولي پر از مصداق ساخته شده و اقدام به نوشتن مطالب براي کوبيدن شخص خاصي ميکند.
فعاليتها: نوشتن در وبلاگب: لات بازي در سيستم نظرخواهي: (لاتِ بزدل!)
وضعيت ظاهري: دو حالت دارد. يا بدون اسم و مشخصات مي باشد يا اينکه با اسامي افراد ديگر اقدام به نوشتن نظرات ميکند.
راه حل: ندارد!لات بازي در وب سايت:
الف: ساختن وب سايت: (لاتِ بيکار ولي اينکاره!) با ساختن يک سايت با موضوع و هدفي خاص اقدام به لات بازي ميکند.
ب: هکر (لاتِ خيلي اينکاره!): اين پيشرفته‌ترين لات‌بازي در نوع اينترنتي مي‌باشد که شخص لات با تکيه بر علم و استعداد خود اقدام به لات‌بازي کرده و بعضي موارد قدرت اين لاتهاي خيلي زياد است و از آنها به ''گنده لات'' نام برده ميشود!
نتيجه گيري اخلاقي: بعضي وقتها لات‌بازي لازمه
.نتيجه گيري تاريخي: لات هم لاتهاي قديم.
نتيجه گيري اجتماعي: لات‌بازي کار هر کسي نيست.
نتيجه گيري اقتصادي: لات‌بازي پشت کامپيوتر خرج داره (اکانت اينترنت ميخواد!)

سیر تاریخی مهریه!!

عصر شكار: 20 كيلو گوشت دايناسور، 40 كيلو گوشت اژدها.
نتيجه: دايناسورها منقرض شدند
عصر كشاورزي: 24 دست تبر سنگي، 24 دست تيغه و داس جنگي.
نتيجه: افزايش قتل به دليل دم دست بودن داس برای خانوم ها
عصر فلز: 70 ورقه مسي، 50 تا خنجر مفرغي و سرگرز آهني.
نتيجه: افزايش شکستگی سر مردان به دليل تماس با گرز آهنیعصر
بخار: 30 هزارتومان و بخار کردن آب حوض خانه عروس خانوم
نتيجه: کمبود آب و جيره بندی شدن آبعصر
صنعت: 1 ميليون پول، 14 سكه طلا، يك اتومبيل و هرچی که با ص شروع ميشد
نتيجه: بنا به درخواست آقايان توليد ژيان آغاز شد
عصر كامپيوتر: هم وزن عروس خانم سكه طلا!!!
نتيجه: هرچی عروس خانوم مانکن تر باشد بهتر است
نتيجه گيری کلی: بابا بگو نميخوايم زن بهت بديم ديگه... اين کارها يعنی چی؟؟
عامل اصلی انقراض دايناسور ها==> عروس ها
عامل اصلی کشته شدن مردها==> عروس ها
عامل اصلی ناقص شدن مردها==> عروس ها
عامل اصلی کمبود آب در تابستان ها==> عروس ها
عامل اصلی افزايش ماشين های فرسوده در سطح شهر==> عروس ها
عامل اصلی افزايش چاقی و افزايش بيماری ها==> عروس ها
لازم به ذکر است که تمام موارد بالايي کاملا جنبه شوخی داشته است . با آرزوی خوشبختی تمام زوج های جوان

شعر زیبا و خیلی قشنگ خواستگاري خر !!!!!



خري آمد به سوي مادر خويش******** بگفت مادر چرا رنجم دهي بيش
برو امشب برايم خواستگاري اگر تو بچه ات را دوست داري ****** خر مادر بگفتا : اي پسر جان
تورا من دوست دارم بهتر از جان******** ز بين اين همه خرهاي خوشگل
يكي را كن نشان چون نيست مشگل***** خرك از شادماني جفتكي زد
كمي عرعر نمودو پشتكي زد****** بگفت : مادر به قربان نگاهت **** به قربان دوچشمان سياهت
خر همسايه راعاشق شدم من******** به زيبايي نباشد مثل او زن
بگفت:مادر برو پالان به تن كن ******** برو اكنون بزرگان را خبر كن
به آداب و رسومات زمانه ******** شدند داخل به رسم عاقلانه
دوتا پالان خريدند پاي عقدش ******** يه افسار طلا با پول نقدش
خريداري نمودند يك طويله ******** همانطوري كه رسم است درقبيله
خر دانا كلام خود گشاييد ******** وصال عقد ايشان را نماييد
دوشيزه خر خانم آيا رضائي ******** به عقد اين خر خوشتيپ در آيي
يكي از حاضرين گفتا به خنده ********عروس خانم به گل چيدن برفته
براي بار سوم خر بپرسيد ********كه خر خانم سرشيكباره جنبيد
خران عرعر كنان شادي نمودند******** به يونجه كام خود شيرين نمودند*****به اميد خوشي و شادماني

۱۳۸۸ مرداد ۱۵, پنجشنبه

تصویر2جوان در حال.........؟


http://azmanbeporsid.40sotoon.net/
این پیر مرد کیست؟
  1. zoro
  2. گشت ارشاد
  3. خشایار(میزنم تو مختا)
  4. اصلا مرد نیست
  5. شما نظر بدبد

ما دو تا فاحشه هستيم. مياي با هم خوش بگذرونيم؟

يک خانم براي طرح مشکلش به کليسا رفت .
او با کشيش ملاقات کرد و برايش گفت: من دو طوطي ماده دارم که
فوق العاده زيبا هستند. اما متاسفانه فقط يک جمله بلدند که بگويندما دو تا فاحشه هستيم. مياي با هم خوش بگذرونيم؟». اين موضوع
براي من واقعا دردسر شده و آبروي من را به خطرا انداخته. از شما
کمک ميخواهم. من را راهنمايي کنيد که چگونه آنها را اصلاح کنم؟

کشيش که از حرفهاي خانم خيلي جا خورده بود گفت: اين واقعاً جاي
تاسف دارد که طوطي هاي شما چنين عبارتي را بلدند... من يک جفت
طوطي نر در کليسا دارم . آنها خيلي خوب حرف ميزنند و اغلب اوقات
دعا ميخوانند. به شما توصيه ميکنم طوطيهايتان را مدتي به من
بسپاريد. شايد در مجاورت طوطي هاي من آنها به جاي آن عبارت
وحشتناک ياد بگيرند کمي دعا بخوانند .

خانم که از اين پيشنهاد خيلي خوشحال شده بود با کمال ميل پذيرفت.
فرداي آن روز خانم با قفس طوطي هاي خود به کليسا رفت و به اطاق
پشتي نزد کشيش رفت. کشيش در قفس طوطي هايش را باز کرد و
خانم طوطي هاي ماده را داخل قفس کشيش انداخت .
يکي از طوطي هاي ماده گفت: ما دو تا فاحشه هستيم. مياي با هم
خوش بگذرونيم؟

طوطي هاي نر نگاهي به همديگر انداختند. سپس يکي به ديگري گفت:
اون کتاب دعا رو بذار کنار. دعاهامون مستجاب شد!!

چرا پسر ها اینقدر ضایع هستند

http://azmanbeporsid.40sotoon.net/
واسه اینکه وقتی سوار اتوبوس میشیم اگه صندلی ها هم خالی باشه میریم ته اتوبوس، تو ترافیک، چله تابستون، 1 ساعت سرپا وای میستیم، شاید بند کیفه دختره گیر کنه بهت.

واسه اینکه وقتی تو خیابون راه میریم، کافیه فقط یه دختری از کنارمون رد شه، گردن نیست لامسب( معذرت، آخه آدم عصبی میشه دیگه)، مثل جغد 180 درجه گردنه می چرخه.

واسه اینکه وقتی یه ماشین گیرمون میاد، پا میشیم میریم یه جایی مثله جردن، اونجا صد بار یه خیابون رو بالا و پایین میریم، 100 بار بوغ میزنمیو 200 بار ترمز، بعدشم میزنی به یه پیر زنه، اون موقع هستش که آخر روز میشه.اون لحظه آدم آرزو می کنه که بره تو توالت عمومی خودش رو دار بزنه.(ربطش رو به توالت عمومی خودت پیدا کن)

واسه اینکه وقتی میریم کوه، پشت دختره میری بالا از کوه، بعدش کم میاری و رنگت سرخ میشه و تازه می فهمی که دختره کوهنورد بوده

واسه اینکه وقتی حس غرورت گل میکنه میبینی دختره داره با یه پسره دیگه دعوا می کنه میری جلو، با پسره دعوا میکنی، بعدش که خوب کتکه رو خوردی می فهمی که یارو داداشش بوده

واسه اینکه وقتی یه دختر کنار پسره میشینه تو تاکسی، و پسره می خواد استفاده ی معنوی ببره، 10 برار مسیرش رو میره تا با دختره باشه، وقتی که دختره پیاده میشه، میره تو رویا، اون وقته که می فهمه به جای میدون ولیعصر، رسیده به تجریش. و وقتی که بر می گرده با تاکسی، می فهمه که تمام پولش رو داده به تاکسی قبلیه، و اونجا یکم مشتمال میبینه از راننده تاکسیه و بعدش فحشه که به خودش میده.

http://azmanbeporsid.40sotoon.net/

۱۳۸۸ مرداد ۱۳, سه‌شنبه

کرم ضد چروک یوزارسیف

http://azmanbeporsid.40sotoon.net/
ما که از بس گفتیم تبلیغات در این وبلاگ رایگان زبونم مو در اورد
از یوزارسیف حکیم پند گیر

تعجب نکتید.بله کرم جوان کننده و کرم ضد چروک یوزارسیف هم

رسید.

20 روش شناسايي ايرانيهاي مقيم خارج

دوستان عزيز خارج از كشور توجه كنند اينها طنز هستند و فقط براي سرگرم شدن شما عزيزان ميباشد
1شلوار لي با پيرهن و كفش اسپرت ميپوشند
2- موقع حرف زدن S را “اس” تلفظ ميكنند.
3- جمله هاي كوتاه مثل How is going on را با Accent نزديك به انگليسي تلفظ ميكنند اما اگر جمله از 5 كلمه بيشتر شود انگليسي را فارسي صحبت ميكنند.
4- در هر 10 كلمه يكبار از لغت Actually استفاده ميكنند. در 10 كلمه بعدي از To be honest
5- در ايران ماهي يكبار به زور حمام ميرفتن اما در خارج هر روز دوش ميگيرند و اگر كسي بوي بد دهد انتقاد ميكنند.
6- به ظاهر وانمود ميكنند كه مثل خارجي ها Care نميكنن اما زير چشمي فضولي ميكنند.
7- اگر لغت يا اصطلاح جديد انگليسي ياد بگيرند در اولين فرصت ممكن جلوي دوستان ازش استفاده ميكنند.
8- وقتي ايراني جديد مياد با هيجان فرد جديد الورود را به Shopping Centre برده و طوري با هيجان توضيح ميدهند كه انگار 100 سال اينجا بودن و همه اينها را خودشان ايجاد كرده اند.
9- اگر به يك هندي يا پاكستاني توهين شود از او حمايت ميكنند و صحبت از Discrimination و Racism ميكنند اما اگر همين اتفاق براي يك ايراني غريبه بيافتد خارجي ميشوند و Care نميكنند.
10- هميشه در حال Sue كردن هستند.
11- توي ايران اگر خواهرشون دوست پسر داشت تيكه پارش ميكردن اما اينجا روشن فكر هستن و مشكلي با اين موضوع ندارن.
12- موقعي كه ايران ميرن كارت شهروندي يا گواهينامه رانندگي خارجي جلوي ديگران همش از جيبشون مي افته بيرون و ميگن Oh shit و برش ميدارن.
13- همه چيز تو ايران مفته.
14- انجا كه بودن (يعني خارج) فلان چيز بود اما اينجا نيست (ايران)
15- توي Line منظم واي ميسن اگه صف بانك خارجي باشه يا صف هواپيمايي BA, AF, AC اما صف ايران نيازي نيست نوبت را رعايت كنن.
16- تو ايران سوار ماشينت ميشن و كافيه فقط يك ويراژ كوچولو بدي وانمود ميكنن كه از ترس دارن ميميرن.
17- 4 سال همش از ايران خارج شدن اما نميدونن ما تو ايران چجوري زندگي ميكنيم.
18- رفيق Native شون را هفته اي 100 بار ميبرن رستوران ايراني و در مورد تاريخ 10000 ساله ايران توضيح ميدن.
19- اگر خارجيها در مورد برخي از اداب زشت ايرانيها سوال كنن ازشون اولن شهروند ايراني نيستن ثانيا تقصير احمدي نژاده.
20- دائم دنبال گرفتن انواع و اقسام Credit Card ها هستن 20,000 دلار Line of Credit دارن و 10 نوع كارت اعتباري. در حاليكه در مجموع ماهي 500 دلار هم به زور ميتونن خرج كنن

تاريخچه چلوکباب

شايد بتوان گفت "چلوکباب " در کنار "آبگوشت" معروفترين غذاي ايراني باشد که از شهرتي جهاني نيز برخوردار است. يک محقق جامعه شناس معتقد است که غذاهاي ملي و بومي اقوام و ملل مختلف و روش و منش طبع و همچنين خوردن آنها، خود از جهتي بازگو و شاخصه سيره و شيوه انديشه و سنن و آداب فرهنگي و اجتماعي آن ملت ها محسوب مي شوند.في المثل رواج تهيه و استفاده از غذاهاي دريايي در شهرهاي ساحلي (نسبت به ديگر مناطق) و اساسا گستردگي حرفه ماهيگيري در اين مکان ها خود شاخصي براي فرهنگ مردم آن ديارها به شمار مي آيد يا بهره گيري از گوشت شکار و گياهان خوراکي در نواحي جنگلي براساس شغل هايي متناسب و يا قرار داشتن برنج به عنوان غذاي اصلي سرزمين هايي که اقتصادش متکي به محصولات شاليزارها مي باشد (مانند شمال ايران) و همانطورکه ذکر گرديد اين غذاهاي بومي و ملي به نوعي بازتاب بافت حرفه اي و اقتصادي و در نهايت فرهنگي آن جوامع به حساب مي آيند.غرض از اين مقدمه چيني نه فقط ارتباط دادن "چلو کباب" به فرهنگ بومي و ملي ايراني است بلکه مطرح نمودن ترکيب شغلي غالب بر جامعه 200 سال قبل ايران است که اين غذاي لذيذ و خوشمزه در آن محيط بوجود آمد. محيطي که در مجموع بر دامداري و کشاورزي استوار بود و طبعا در تلفيقي منطقي مابين محصولات آن به خوراکي رسيد که از رايج ترين کشت و کار يعني گندم و برنج و معمول ترين دامپروري در ايران يعني گوسفند داري و گاوداري حاصل مي گرديد و با سهل الوصول ترين نوع پخت آنها که عبارت بود از دم کردن برنج و پختن گوشت برروي آتش مستقيم که حاصلش همان کباب خودمان مي شود. اگرچه از دير باز شايد از دوران انسان نخستين باب ترين غذاي بشر بوده است اما نوع طبخ اين گوشت که شامل انتخاب قسمت مناسب دام اهلي که از مراتع و علوفه جات تغذيه مي نمايد و پروردن آن گوشت به شيوه هاي خاص و پختنش بر روي آتش ذغال عمل آمده و آميختنش با چاشني هاي گوناگون(مانند سماق و پياز و...) و مواد مختلف به اضافه ترکيب با برنج که در دنيا بي سابقه مي نمود (في المثل در ژاپن و ويتنام عليرغم رواج پخت برنج به هيچوجه آن را با گوشت کباب شده صرف نمي کنند و غالبا آن را با گياهان خوراکي و يا درنهايت با گوشت آب پز مي آميزند ) مجموعه اي پديد آورد که قطعا از ابتکار و ابداع هوشمندانه باني آن بر مي آمد و تنها و تنها با ذائقه ايراني سازگار بود و از جهتي هم بازتاب ديدگاه و تفکر تغذيه اي نشات گرفته از بافت حرفه و فرهنگ جامعه محسوب مي شد.اما باني مبتکر و با درايت اين غذاي ملي ايراني که اينک آوازه جهاني يافته ، چه کسي بود؟ حتما دوستاني که در تهران بوده اند و خصوصا گذرشان به بازار تهران افتاده ، حداقل نام "چلو کبابي نايب " به گوششان خورده است. بنا به روايت برخي مورخان معاصر به ويژه "جعفر شهري " تاريخ نويس و تهران شناس معتبر ، پخت کباب ايراني به همان شيوه اي که ذکر شد و همراه نان از زمان ناصرالدين شاه قاجار و در دربار او و از دوران رضا خان همراه برنج و تحت عنوان "چلو کباب " در ميان عوام رايج شد و باعث و باني آن شخصي بود به نام " غلامحسين خان نايب "( و البته پدرش).
جهت اطلاع کاملتر و بي واسطه تر با بانيان "چلو کباب " در يک اتفاق و برخورد تصادفي در شعبه روبروي خيابان زعفرانيه "چلوکباب نايب" با علي خان نايب ، فرزند غلامحسين خان نايب معروف ، مبدع "چلو کباب " ملاقات کردم . پيرمردي حدود 80 ساله و خوش مشرب که به گفته پسرش ، 27 سال رييس صنف چلو کبابي ها بوده و 26 – 25 سال هم در خارج از کشور به سر برده و به ايراني هاي مقيم خارج اين غذاي ملي را ارائه مي داده است.خودش مي گويد:" پدر بزرگم از دوستان دوران نوجواني ناصرالدين شاه بود که همراهش و در دوران ولايتعهدي اش در تبريز زندگي مي کرد و در همانجا به اتفاق 6 تن ديگر از رفقايش کباب پختن را در دربار قاجار شروع مي کنند که ناصرالدين ميرزاي جوان همواره علاقمند بوده که نحوه طبخ کباب را توسط آنها ببيند."
اما جناب علي خان نايب به خاطر نمي آورد چگونه پدر بزرگش به راز و رمز پختن "چلو کباب" رسيد .
او ادامه مي دهد " پس از به تخت نشستن ناصرالدين ميرزا در تهران ، وي آن 7 نفر رفقايش از جمله پدر بزرگ من که البته هنوز لقب نايب نداشته است را به دربار خود مي آورد و همچنان با آنها رفاقت مي کند و البته همچنان کباب پختن هم به همان شيوه تبريز در دربار و توسط رفيقان شاه قاجار رواج داشته است تا اينکه امير کبير به خاطر حفظ پرستيژ دربار در نگاه مهمانان خارجي ، ناصرالدين شاه را وا مي دارد تا آن 7 نفر را از نزد خود براند.
اما پدر بزرگ من براي اينکه از دوست قديميش دور نشود در نزديکي کاخ گلستان و داخل بازار ، دکاني باز مي کند و همان شغل کبابي اش را براي عوام ادامه مي دهد و اين براي اولين بار بوده است که کباب پزي و کباب خوري ميان مردم رواج مي يابد."
دکاني که علي خان نايب نام مي برد همان "چلو کباب نايب بازار " است که هنوز دائر مي باشد . اما "چلو کباب " از زمان غلامحسين خان نايب يعني پدر علي خان تهيه و طبخ مي شود و از زماني که او در همان دکان و پس از مرگ پدرش مشغول کار مي شود به مردم ارائه مي گردد.
علي خان نايب مي گويد :" کم کم انواع و اقسام چلو کباب توسط پدرم باب شد از نوع سلطاني و کوبيده گرفته تا چلوکباب برگ و همه آنها به بهترين نحو طبخ مي گرديد به نحوي که خيلي سريع آوازه چلوکباب نايب در سراسر ايران پيچيد و هرکس به تهران مي آمد يکي از واجباتي که خود را ملزم به انجامش مي کرد ، رفتن به چلوکبابي نايب بود. "
با موفقيت "چلوکبابي نايب " و به تقليد از آن ، مغازه هاي ديگري به تهيه و طبخ و عرضه چلو کباب اقدام کردند که از معروفترين شان مي توان به "چلوکباب شمشيري" اشاره کرد که هنوز در گوشه سبزه ميدان تهران دائر است.
علي خان نايب مي گويد : " شمشيري هم داماد خانواده ما بود و در واقع با دختر عمويم ازدواج کرده بود و به نوعي شريک پدرم محسوب مي گرديد."
مي پرسم اسم و عنوان "نايب" از کجا بر پدر شما نهاده شد؟
پاسخ مي دهد:" پدرم در زماني که محمد علي شاه مجلس را به توپ بست و جنبش مشروطيت را سرکوب نمود ، در زمره مشروطه خواهان و آزادي طلبان بود و در همان دسته اي که سر راس شان قرار داشت و در مبارزات هدايتشان مي کرد ، به او لقب نايب داده بودند. و اين لقب بر وي ماند و زماني که قرار شد براي افراد شناسنامه صادر شود همان نايب نام فاميلي ما شد."
عکسي از غلامحسين خان نايب با کراوات بر ديوار " چلوکبابي نايب" قرار دارد . سوال مي کنم آيا پدرتان کراوات مي زد ؟ مي گويد:" نه هرگز کراوات نمي زد . تنها يک بار در عمرش اين کار را کرد آنهم زماني که به دربار رضا خان احضار شده بود و مجبور شد کراوات بزند که اين عکس را در همانجا از او گرفتند!"
"چلو کباب نايب" اينک علاوه بر بازار تهران شعبه هايي در خيابان آبان جنوبي ، ولي عصر مقابل خيابان زعفرانيه و همچنين در خارج کشور در پاريس و سانفرانسيسکو و بعضي ديگر شهرهاي اروپايي و آمريکايي دارد و به عرضه انواع و اقسام چلو کباب مشغول مي باشد. بد نيست که براي چشيدن طعم واقعي چلوکباب ايراني سري به "چلو کبابي نايب " بزنيد ،البته اگر تا کنون نرفته ايد!

برای تبادل لینک با من سایت من را با نام فقط+18کیلیک کند لینک دهید بهد به من خبر بدید

New Page 3