۱۳۸۸ شهریور ۶, جمعه

تلوزیون قزوین وای وای

http://azmanbeporsid.40sotoon.net
درقزوين يك تلويزيون خصوصي فعاليت ميكندكه تمام قزوينيها فقط به همين شبكه نگاه ميكنند.براي آگاهي شما ازبرنامه هاي اين تلويزيون درصدد برآمديم تا برنامه هاي يك روز اين شبكه را براي شما بازگو كنيم:
برنامه صبحگاهي.صبخ بخيرقزوين.
يك مجري نشسته وديگري مشغول حرف زدن است:صبح بخير قزوين.صبح بخير به تمام مردم كون دوست قزوين.صبح بخير كونيهاي قشنگ قزوين.من امروز داشتم به آقاي كون دوست ميگفتم چقدربوي كون درهواي قزوين پيچيده.
آقاي كون دوست:من هم با سلام به تمام قزوينيان عزيز خوشحالم كه امروز درخدمت شما هستم.آقاي كون كن من يك دوستي دارم كه ايشون از پسرهاي ۱۲ ساله خوشش مياد.ايشون ديروز برام تعريف ميكرد واقعا دراين هواي پاك كون كردن بيشتر حال ميده.نظر شما چيه؟
-بله.درهواي آزاد حال كردن باپسرها خيلي لذتبخشه.
-البته منظورم اين نيست كه باقي اوقات كون كردن لذت نداره.اما اين هوا واين زيبايي صبح داره باما حرف ميزنه.
-خوب چي ميگه؟
-ميگه برو يك پسر ۱۰ ساله گير بياروبه زور بكنش.هروقت هم خواست فراركنه محكم بزن پس كله اش كه گريه اش بيشتر بشه.
هردو ميخندند.
-خوب ما ميريم تا چندتا پيام بازرگاني ببينيم وبرميگرديم.
آگهيهاي بازرگاني:
آگهي ۱:چند كرم نمايش داده ميشود وبعد پسر خوشگلي ميايد وميگويد:اززمانيكه با كرم لطيفه كونم را چرب ميكنم ديگر كونم درد نميگيرد.
كِرِم لطيفه درشت نمايش داده ميشود.
آگهي ۲:چند مرد سبيل كلفت روي مبلي نشسته اندودارند جلق ميزنند.يكي ازمردها ميگويد:اًه.حوصله ام سررفت.هيچكي نيست بكنيمش.حالاكون ازكجا بياريم؟
ناگهان مردهيكلي واردميشود وتلفن رابه سمت اوميگيرد:كون كلوپ ستاره درخدمت شماست.بايكبارتلفن به ما مشتري دائمي خواهيدشد.(تصوير،كونيها رانشان ميدهد كه ميخندندو چشمك ميزنند).كليه نژادهاي كون ازقبيل هلندي،سوئدي،لهستاني،آمريكايي،درخدمت شماست.كون اصيل تهراني بانازلترين قيمت.(همه مردها به طرف تلفن ميروند وزنگ ميزنند.بعدازچندثانيه صداي زنگ درميايد وكونيها وارد ميشوند).آگهي تمام ميشود.
مجري هاي برنامه صبح بخير قزوين ايستاده اند ودرحاليكه لبخند ميزنند ميگويند:دوستان ما يك گزارش تهيه ديده اند،بريم باهم ببينيم وبرگرديم.
گزارش:مردي كنارآبشاري ايستاده ودرحال راه رفتن ونشان دادن مناظر به دوربين است.
مرد:به اينجا ميگند قصركنت دراقوزا.نوشته شده توسط سرخ وسفيد.برگرفته ازسايت سرخ وسفيد.درزمانهاي قديم قزوين پادشاهي داشته كه كونها راجمع ميكرده وآنقدر ميكرده كه ميمردند.اين بقاياي اون قصره.اينجا را كه ميبينيد اتاق شكنجه بوده.اين هم ابزارآلات كون زني بوده.
-اين كنت دراقوزا انگارخيلي به شكنجه كونها علاقه مند بوده.
-بله.كاملا درسته.ايشون عادتش بوده كه انقدر روي كون شلاق ميزده كه كون رنگش سياه بشه.
-حيف كون!
-بله خوب اون زمان به دليل وفوركون،براي كونها ارزشي قايل نبودند.
گزارش تمام ميشود.
مجري ها ظاهر ميشوند وخداحافظي ميكنند.برنامه صبح بخير قزوين به پايان ميرسد.
برنامه كودك:
عمو قزويني واردميشود وميگويد:سلام به دونه دونه بچه هاي گلم.بچه ها جون حالتون چطوره؟خوبيد؟كونهاتون را چرب كرديد،يا هنوز درد ميكنه؟خوب مايك تلفن داريم.سلام عزيزم تو ازكجا زنگ ميزني؟
-سلام عمو قزويني.من از محله اًن كن آباد.
-خوب عزيزم.بگوببينم مشقهات رانوشتي؟
-آره عمو.
-خوب بچه خوب چه بچه ايه؟
-بچه اي كه وقتي كون ميده گريه نكنه…به حرف عموها وپسرخاله ها وپسردائيها ومردهاي همسايه گوش بكنه..هرروز كونشو تميز بشوره..عمو من خيلي شمارو دوست دارم.
عموقزويني:آفرين پسرم.منم خيلي دوستت دارم..جون..بخورمت.
-هه هه هه هه .
-خوب ما يك مسابقه داريم دوست داري توش شركت كني؟
-آره عمو جون.
عموقزويني: پنج باربگو:كون سفيدم.سفيدي كونم.
-كون سفيدم،سفيدي كونم.كون سفيدم،سپيدي كونم.اون سپيدم،سفيدي اونم…
عمو قزويني:آفرين..(ميخندد).عيبي نداره.خوب حالا من براي تو و تمام بچه هاي قزوين ميخوام شعربخونم.به آقاي صدابردار بگو موزيك راروشن كن.
-آقاي صدابردار موزيك راروشن كن.
موسيقي شروع ميشود وعمو قزويني مشغول خواندن ميشود.
عمو قزويني:كودك تك تك.تك تك كودك.كودك تك تك.تك كودك.
كودكي تنها كنارآبه.
كونش سفيده مشغول خوابه.
ازاونطرفها اكبرآقا پيدا.
مياد طرف كودك تنها.
كودك تك تك.طفلك كودك.كودك تك تك.تك كودك…..
وقتي شعر تمام ميشود.پسري كه همراه عمو قزويني است داخل شده وهمراه عمو قزويني دارند برنامه اجرا ميكنند.
عمو قزويني:آخه من ازدست تو چكاركنم.نوشته شده توسط سرخ وسفيد.برگرفته ازسايت سرخ وسفيد.چرا شلوارت انقدركثيفه.شلوارت رادربيار ببينم.
بچه:عمو آخه داشتم راه ميرفتم.يك مرده محكم زد دركونم.افتادم تو گََََُُُُِل ها.
عمو قزويني:بچه هاي توخونه،حالا مابايد بهش چي بگيم؟به نظر شما نبايد شلوارش رادربياره؟
بچه شلوارش را درمياورد وعمو قزويني به كونش دستي ميكشد وميگويد:خوب ميبينم كه كونت سالمه.حالا بايد باكونت چكاركنم؟
بچه:بكنيدش عمو جون!
عمو قزويني:آفرين.(صداي دست وهورا ميايد).
عمو قزويني بچه راميكند ووقتي آبش ميايد برنامه كودك تمام ميشود.پيام بازرگاني شروع ميشود.
آگهي۱:دوو.ماشيني متفاوت.باقابليت داشتن اطاق براي كردن كون پسران خوشگل.
آگهي۲:بانك قزوين.بانك شما.جوايز ارزنده امسال:يك خانه پرازكوني.يك سال فيلم سوپر رايگان.سفربه تهران به صورت رفت وبرگشت.فقط ۵ روز ديگر فرصت داريد.بشتابيد.
آگهي بازرگاني تمام ميشود ورازبقا شروع ميشود.
دوربين به دنبال ۲مرد سبيل كلفت حركت ميكند بعداز چند ثانيه به جايي ميرسند كه تعدادي جانور عجيب وغريب مثل كير حركت ميكنند.
يكي ازمردها:به اين جانور اصطلاحا (كون خيزك) ميگويند.هركس به دنبال اين جانور برود ميتواند بهترين كونها را پيداكند.
يكي ازمردها كونش رالخت ميكند وبه جانور نشان ميدهد.جانور ناگهان به دنبال او ميايد وتلاش ميكند مرد رابگيرد.اما مردديگر جانور رابرميداردو رو به دوربين نگه ميدارد.
-اين از بهترين انواع جانوران اصيل قزويني است كه تا به حال هيچ عكس وتصويري ازاو نديده بوديم.غذاي اين حيوان گوه است وتمام روز رابه دنبال كون ميگردد.
رازبقا تمام ميشود ومسابقه تلفني شروع ميشود.
مجري مسابقه:سلام.سلام به تمام مردم كون دوست قزوين.دوباره با يك مسابقه ديگر درخدمت شما هستيم.يك تلفن از شهرك كونيها داريم.سلام آقاي كون زاده اصل.با مسابقه ما آشنا هستيد؟
-من هم سلام ميكنم.بله آشنا هستم.
-خوب ما يك تصوير به شما نشون ميديم شما بگيد اين تصوير چيه؟(تصوير نمايش داده ميشود.)
-بله.اين پشم كونه.
(صداي دست زدن ميايد.)آفرين.هورا.شما به سوال ما پاسخ درست داديد.برنده يكبار كون دادن به اكبرآقا شديد.
(صداي آخ جون از داخل خانه ميايد)
مسابقه تلفني تمام ميشود وبرنامه اقتصادي شروع ميشود.
مجري برنامه:باسلام موضوع اين هفته درمورد شرايط بورس قزوين است.نوشته شده توسط سرخ وسفيد.برگرفته ازسايت سرخ وسفيد.مهمانان اين هفته ما جناب آقاي اكبرآقا قزويني وجناب اصغرآقا هستند.خوب جناب اكبرآقا لطف بفرماييد وبگوييد چطورشد كه شركت كونهاي موبور به اين ميزان سهامش بالا رفت.
اكبرآقا:باسلام وتبريك به مناسبت روز جهاني كون بايد خدمت شما عرض كنم كونهاي مو بور به دليل زيبايي بيشترين فروش راداشتند.تمام خوشگل پسرهاي اين نژاد آنقدر زيبا هستند كه دهن هر قزويني راآب مياندازند.كون تمام اين نژاد باز است وكير به راحتي درون كونشان قرارميگيرد.من هميشه خودم به شخصه موقع احتياج بااين كمپاني تماس ميگيرم وسفارش كون ميدهم.
مجري:اصغرآقا نظرشما دراين باره چيست؟
اصغرآقا:البته اكبرآقا جواب اين سوال رابه خوبي دادند.(اكبرآقاتشكرميكند).منهم باايشان موافقم والبته اين رابه حرفهاي ايشان اضافه ميكنم كه خوشگل پسرهاي مو بور خيلي هم قشنگ حرف ميزنند.شمانميدانيد وقتي من اينها را زورگاه ميكنم چه جيغي زير دست وپاي من ميكشند.خوب اينها باعث لذت بيشتر ميشود.من موقع پول دادن به خودم ميگويم،واقعا چنين مبلغي حلال اين شركت.به طوركل اززمان بوجودآمدن اين شركت صنعت كون كني وارد مرحله جديدي شده است.
برنامه اقتصادي تمام ميشود واخبار شروع ميشود.
دو مرد سبيل كلفت نشسته اند وخبرهاراميخوانند.
-باسلام وصلوات به روح كنت دراقوزا خبرها را شروع ميكنيم.نوشته شده توسط سرخ وسفيد.برگرفته ازسايت سرخ وسفيد.مقام معظم اكبرآقا درنشستي برلزوم ايجادفرهنگ كون كني بيشتر تاكيد كردند.(اكبرآقا ديده ميشود كه درمجلسي مشغول صحبت است).ايشان درنشستي كه با وزراي كابينه داشتند ازنبود فرهنگ درست كون كني اظهارتاسف كردندوفرمودند:چرا بايد كونها رااينطور آش ولاش كرد.يادم ميايد من جوان بودم آنچنان به كون پسرها ميگذاشتم اينهااز خواب بيدارنميشدند.واقعا دراين كسادي كون بايد طوري با كونها رفتار كرد كه ماهميشه كون داشته باشيم.خودمن خيلي بي كوني بهم فشارآورده.آنوقت بعضي آدمها هستند كه قدر كون را نميدانند.
-دانشمندان قزويني موفق به كشف دارويي براي معالجه بيماري (كون نكن ان بكن)شدند.(تصوير دكتري را نشان ميدهد كه مشغول حرف زدن است:)اين دارو از تركيب گوه كون لاكپشت ومقداري ازآب كمر قزويني درست شده است.ما بطور كامل موفق شديم كه اين بيماري را معالجه بكنيم.اين بيماري كه ازطريق كون كردن منتقل ميشه به شدت از ايدز خطرناكتر بودچون باعث ميشه ميل به كون كردن از سرانسان بيرون برود.
-نظر شمارا به اخبار ورزشي جلب ميكنيم.
(آرم اخبارورزشي ميايد وبعدمجري كه مرد هيكلي است شروع به اخبار گفتن ميكند.)
-مسابقات پرتاب گوه ازكون بابرنده شدن تيم محله (كون آباد)به پايان رسيد.دراين مسابقات كه با حضور ۵ تيم از محلات كوني قزوين ازديروز آغاز شده بود بابرنده شدن اين تيم به پايان رسيد.
-ركورد بلندترين گوز شكسته شد.يك كوني به نام سيامك،با به صدا درآوردن بلندترين گوز ركورد ۸ ريشتري را شكست.اين كوني بااينكار برنده جايزه ۱۰۰ هزار دلاري شد ودر ضمن درآخرين مزايده به قيمت چند ميليون دلار به فروش رفت.
اخبار به پايان ميرسد وفيلم سينمايي شروع ميشود.
فيلم سينمايي:
۲ مرد قزويني درحال دستبرد زدن به يك كون كلوپ هستند.
قزويني اول:وقتي من سهمم رااز كونيها بگيرم اول خوب ميكنمشون بعد اجاره شون ميدم تا حسابي پولدار بشم.
قزويني دوم:اما من حيفم مياد كه بدمشون كس ديگه بكندشون.دلم ميخواد فقط خودم بكنمشون.
صداي تير وتفنگ ميايد وبعداز چنددقيقه هردو ديده ميشوند كه به درون كون كلوپ ميپرند.يكي ازآنها ميگويد:همه دستها بالا.هرچي كون هلنديه بياد اينطرف.خوشگل پسرها اشكال نداره دستهاشون رابالا نگيرند.
كونها را ميدزدند وبه راه خودشان ادامه ميدهند.نوشته شده توسط سرخ وسفيد.برگرفته ازسايت سرخ وسفيد.تصوير چندروز بعد را نشان ميدهد كه هردو دارند كونها را ميكنند.
بله.اين برنامه هاي يكروز ازقزوين تي وي بود.تابعد

http://azmanbeporsid.40sotoon.net

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

برای تبادل لینک با من سایت من را با نام فقط+18کیلیک کند لینک دهید بهد به من خبر بدید

New Page 3